تقویت دیپلماسی تجاری
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۸۴۰۸
به گزارش قدس آنلاین، این روزها با برپایی نمایشگاه اکسپو، ایران میزبان تجار بیش از ۶۰ کشور جهان است و این امر فرصتی برای برقراری ارتباطهای تجاری و اقتصادی کشور محسوب میشود.
به گفته رییس کل سازمان توسعه تجارت ایران تخمین زده میشود که بیش از دو میلیارد دلار به واسطه برگزاری این نمایشگاه به درآمدهای صادراتی کشور اضافه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش خصوصی با همت و پشتکار تولیدکنندههای ایرانی و توسعه صنعت نمایشگاهی مسیر توسعه صادرات غیرنفتی را هموار کرده و هماکنون در پنجمین نمایشگاه توانمندیهای صادراتی ایران، همه ظرفیتهای تولیدی در کشور فعال شده است. براساس گزارشهای اعلامشده امسال رشد ۳۰ درصدی صادرات نسبت به سال ۱۴۰۱ را شاهد خواهیم بود که با توجه به سیاست صادرات غیرنفتی، شاهد عملکردی رو به رشد در اشتغالزایی، خودکفایی و بهرهوری کشورهای دیگر از محصولات ایرانی هستیم.
پس از کشورهایی چون عمان، ویتنام، قرقیزستان و غیره امارات هم به دنبال گسترش مناسبات خود با ایران است. در این راستا دیروز رییس اتحادیه اتاقهای بازرگانی امارات در حاشیه این نمایشگاه با رییس اتاق ایران دیدار و بر گسترش مناسبات تجاری تاکید کرد. او با تاکید بر ظرفیتهای مختلف همکاری با ایران، هدف این کشور را تبدیل شدن به شریک تجاری نخست ایران عنوان کرد.
در این میان، براساس آمار یکماهه نخست سال ۱۴۰۲ امارات بزرگترین واردکننده به ایران بوده است بهطوری که این کشور با اختصاص رقمی بالغ بر یک میلیارد دلار و سهمی در حدود ۷۲/۳۲ درصد از کل ارزش واردات در جایگاه نخست کشورهای طرف معامله قرار گرفته است.
موقعیت جغرافیایی، سطح بالای توسعهیافتگی زیرساختی به ویژه در بخش ترانزیت و سیاست مالیاتی امارات همچنان به عنوان مهمترین جذابیت این کشور برای فعالان اقتصادی ایرانی در نظر گرفته میشود؛ به ویژه اینکه عدم عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و فقدان چشمانداز روشن در خصوص عضویت در این نهاد در آینده قابل پیشبینی سبب شده است تا بسیاری از شرکتهای خارجی ترجیح دهند دسترسی خود به بازار ایران را از طریق صادرات مجدد از امارات به ایران تامین کنند. در طرف مقابـل نیز صادرات ایران به بازارهای جهانی اغلب از مسیر ارسال آن به امارات محقق میشود.
در حوزه سیاست تجاری، امارات بر شکلدهی به موافقتنامههای تجارت آزاد با طیفی از کشورها متمرکز شده و این کشورها را بهعنوان بازارهای هدف برگزیده است. دولت این کشور در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که امضای فوری موافقتنامه جامع همکاری اقتصادی با هشت کشور شامل هند، بریتانیا، ترکیه، کره جنوبی، اتیوپی، اندونزی، رژیم صهیونیستی و کنیا را در دستور کار خود قرار داده است، همچنین این کشور عضو مجموعه بزرگی از سازمانهای بینالمللی در حوزه تجارت است که از جمله مهمترین آنها سازمان تجارت جهانی، شورای همکاری خلیج فارس، موافقتنامه تجارت آزاد GCC-EFTA و منطقه تجارت آزاد پانعربی هستند.
علاوهبر جریان صادرات دوباره توسعه صادرات ملی بستر جدیدی را برای فعالان اقتصادی ایرانی فراهم میکند که در گذشته کمتر مورد توجه بوده است. از سوی دیگر علاوه بر محصولات، پتروشیمی، مصالح ساختمانی، توریسم خدمات مالی و فلزات که از گذشته بخش مهمی از صادرات ملی امارات را تشکیل میداده حوزههایی همچون انرژیهای تجدیدپذیر نوآوری و خدمات الکترونیک، صنایع غذایی و داروسازی محورهای جدیدی برای توسعه همکاریهای اقتصادی ایران و امارات ایجاد میکند و میتواند این کشور را به مسیر دسترسی ایران به حوزههای نوین اقتصادی تجاری تبدیل کند.
به نظر میرسد ورود بخش خصوصی ایران به این حوزهها و بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی مرتبط با آنها در گرو سطح بالایی از شناخت این حوزهها است که احتمالا بهرهگیری از دانش متخصصان این حوزهها را ضروری تلقی میکند.
امارات میخواهد به شریک تجاری اول ایران تبدیل شود
در این راستا دیروز رییس اتحادیه اتاقهای بازرگانی امارات در حاشیه این نمایشگاه با رییس اتاق ایران دیدار و بر گسترش مناسبات تجاری تاکید کرد. او با تاکید بر ظرفیتهای مختلف همکاری با ایران، هدف این کشور را تبدیل شدن به شریک تجاری نخست ایران عنوان کرد.
رییس اتحادیه اتاقهای بازرگانی امارات در دیدار با غلامحسین شافعی، با تاکید بر ظرفیتهای مختلف همکاری با ایران، گفت: هدف ما این است که به شریک تجاری اول ایران تبدیل شویم.
عبدالله محمدالمزروعی که در راس یک هیات تجاری به کشورمان سفر کرده است، با حضور در اتاق ایران با غلامحسین شافعی رییس پارلمان بخش خصوصی دیدار و گفتوگو کرد. در این دیدار، دو طرف در خصوص زمینههای مناسب همکاری، مناسبات اقتصادی و چگونگی گسترش روابط تجاری میان بخشهای خصوصی ایران و امارات بحث و تبادلنظر کردند.
غلامحسین شافعی رییس اتاق ایران با بیان اینکه امارات از مهمترین کشورهای همسایه ایران با رابطه عمیق تاریخی است، گفت: امارات بعد از چین، دومین شریک تجاری ایران در دنیاست و حجم مبادلات ما به حدود ۲۴ میلیارد دلار رسیده است. با وجود همه محدودیتهای گذشته و سنگینی سایه مسائل سیاسی بر روابط اقتصادی، اما امارات همواره جایگاه خوب خود را در رابطه با ایران حفظ کرده و این تحولات نتوانسته اثر عمیقی بر مناسبات تجاری با ما بگذارد.
بازار ۴۰۰ میلیون نفری ایران برای امارات
شافعی با بیان اینکه ظرفیتهای همکاری ما با امارات میتواند بسیار بالاتر از رقم ۲۴ میلیارد دلار باشد، افزود: موقعیتهای جغرافیایی دو کشور میتواند زمینه مناسبی برای افزایش حجم مناسبات تجاری باشد. نباید به ایران صرفا به عنوان بازار ۸۰ میلیونی نگاه کرد. با وجود کشورهای آسیای میانه، افغانستان در همسایگی ایران و با وجود کشورهای حوزه قفقاز که شاهراه ارتباطی آنها به سمت دریای آزاد از ایران میگذرد، ایران را باید به عنوان بازار بالای ۴۰۰ میلیون نفری مورد توجه قرار داد. حضور ایران در اوراسیا و شانگهای ما را به بازار بزرگتری متصل میکند که میتواند همکاریهای ما را با امارات توسعه بخشد.
وی افزود: ما میتوانیم در اثرگذاری روی کریدورهای شمال- جنوب و غرب- شرق همکاریهای سازنده داشته باشیم و از این نظر بهطور جهشی روابط اقتصادیمان را گسترش دهیم. رییس اتاق ایران ابراز امیدواری کرد: وضعیت بخشهای خصوصی دو کشور در ادامه و با رفتوآمدهای متقابل هیاتهای تجاری و همکاری اتاقهای ایران و امارات در موقعیت بهتری قرار بگیرد.
رییس اتحادیه اتاقهای بازرگانی امارات هم در این دیدار گفت: اینکه امارات دومین شریک تجاری ایران است امری مثبت محسوب میشود؛ اما ما میخواهیم به کمک شما به شریک اول ایران تبدیل شویم. اقتصاد ایران و امارات با توجه به موقعیت جغرافیایی آنها مکمل یکدیگر است.
محمد المزروعی ادامه داد: اتصال امارات به آسیای میانه و افغانستان بدون ایران ممکن نخواهد بود. در مقابل امارات هم با کشورهایی از آفریقا و آسیا از جمله هند و اندونزی توافقنامههای اقتصادی جامع امضا کرده که این امکان را فراهم میکنند تا به این کشورها بدون عوارض گمرکی کالاها صادر کنیم.
وی با اشاره به بهبود روابط سیاسی میان دولتهای دو کشور گفت: وقتش رسیده که بخشهای خصوصی ایران و امارات نیز تعامل و همکاری مشترک در زمینه تجارت و سرمایهگذاری مشترک داشته باشند. روز دوشنبه اولین جلسه شورای بازرگانان ایران و امارات تشکیل شد و به دنبال این هستیم که از این طریق اقدامات مشترک را بهطور منسجم پیش ببریم.
تسهیل روابط تجاری ایران-امارات
فعال بخش خصوصی تاکید کرد: ما در اتاق امارات با همکاری شما برای رفع موانع موجود در مسیر تجاری دو کشور تلاش خواهیم کرد.
شافعی نیز در ادامه گفت: در گذشته رقم مبادلات ما ۳۰ میلیارد دلار و امارات اولین شریک تجاری ما بوده است. یقین دارم با فضای ایجادشده به سرعت به حجم ۳۰ میلیاردی تبادلات تجاری و بیشتر خواهیم رسید. امارات، ارزانترین حملونقل را برای صادرات ایران دارد و فرصتهایی از این دست میتواند این کشور را در رتبه اول شریک تجاری ما قرار دهد. او تاکید کرد: اتاق ایران آماده است هر اقدامی برای توسعه روابط اقتصادی با امارات انجام دهد. امیدواریم امکان حضور بخشهای خصوصی دو کشور در مناسبات تجاری پررنگتر شود و به اهداف توسعه تجاری دو کشور دست یابیم.
محمد خزاعی، دبیرکل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بینالمللی(ICC)، هم در این دیدار با اشاره به گفتوگوهای خود با همتای اماراتی گفت: هر دوطرف توافق داریم که از ظرفیت(ICC) و اتاق مشترک برای افزایش همکاریهای آتی دو کشور استفاده کنیم.
دبیرکل(ICC) امارات نیز با بیان اینکه اتاقهای بینالمللی امارات و ایران با هم ارتباط خوبی دارند، اضافه کرد: در رابطه با سازوکار اقدامات مشترک به توافقهایی رسیدهایم و بر این اساس اقدامات خود را ادامه خواهیم داد.
منبع: روزنامه جهان صنعتمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: رییس اتاق ایران ایران و امارات مناسبات تجاری شریک تجاری بخش های خصوصی میلیارد دلار بخش خصوصی امارات هم دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۸۴۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهیختگان، روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرود
با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد. البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و.... اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که این روزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.